از چند سال قبل که با تکمیل تدریجی زیرساختهای شبکه صحبت از میزبانی وب سایتهای ایرانی در داخل کشور شد به مشوقهایی نیز برای ایجاد انگیزه برای مهاجرت از دیتاسنترهای خارجی به کشور نیز اشاره شد، زمانی صحبت از حمایت مالی از وب سایتها بود و زمانی صحبت از خرید پهنای باند ارسالی از شرکتهای سرویس دهنده اینترنت اما به نظر میرسد در نهایت آنچه اتفاق افتاد ارائه پهنای باند اینترنت دریافتی در برابر میزان خاصی از پهنای باند ارسالی به شرکتهای سرویس دهنده اینترنت بود. در واقع شرکتهای سرویس دهنده به ازای درصدی از پهنای باند خروجی (ارسالی از سرورهای میزبانی شده در دیتاسنتر آنها) از شرکت زیرساخت پهنای باند اینترنت دریافت می کردند که عموماً به مصرف کاربران و مشتریان سرویس اینترنت این شرکتها میرسید. از آنجایی که هزینه خرید هر مگابیت اینترنت از شرکت زیرساخت مبلغ قابل توجهی است این مسئله انگیزه بالایی در شرکتهای سرویس دهنده اینترنت ایجاد کرد که برای میزبانی از سایتهای پرترافیک ایرانی شرایط خاصی همچون سرورها و تجهیزات رایگان فراهم کنند بطوریکه امروزه بخش قابل توجهی از سایتهای پرترافیک در کشور عملاً به رایگان میزبانی می شوند. تا اینجای کار به نظر این طرح موفق بوده است اما اگر کمی دقت کنید خواهید دید مشکلاتی در کار است در واقع شرکت زیرساخت ترافیک داخلی (اینترانت) را دریافت ولی به قیمت اینترنت (چندین برابر قیمت)  و تقریبا برابر پهنای باند دریافتی از خارج از کشور به شرکتهای دیگر سرویس دهنده می فروشد و شرکتهای سرویس دهنده نیز طبیعتاً همان پول را نیز از کاربران و مشتریان خود دریافت میکنند و به زبان ساده این حمایت در برابر دریافت هزینه اینترنت از کاربران ایرانی ولی ارسال ترافیک داخلی و بسیار ارزانتر به ایشان بود در حالیکه طبیعتاً با انتقال درصدی از ترافیک به داخل کشور بایستی پهنای باند اینترنت برای کاربران ارزانتر می شد.
شاید فکر کنید که حداقل این قضیه با وجود میلیاردها تومانی که کاربران ایرانی بابت آن پرداخت کردند حداقل برای وب سایتهای ایرانی و کسب و کارهای آنلاین خوب بوده است اما این نیز الزاماً محقق نشده است چرا که برنده نهایی چنین حمایتی نه تولیدکنندگان محتوا و بخصوص تولیدکنندگان محتوای متنی بلکه وب سایتهای میزبانی فایل، عکس یا فیلم بوده است. در چنین شرایطی ارزش سایتها نه براساس محتوا که بر مبنای ترافیک مصرفی است بطور مثال ممکن است یک وب سایت بسیار پربازدید خبری با پهنای باند مصرفی متوسط پنجاه مگابیت یک سرور رایگان دریافت کند اما یک وب سایت نه چندان پربازدید میزبانی فیلم ( که تنها دانلود یک فیلم توسط یک کاربر در آن برابر کل ترافیک مصرفی یک سایت خبری متوسط در روز است) با دویست مگابابیت پهنای باند مصرفی چندین سرور رایگان دریافت کند. چنین روندی موجی از سایتهای میزبانی عکس ، فیلم و رسانه و سرورهای واسط بازیهای آنلاین  در ایران راه انداخته است که وجود و فعالیشان به این سرورهای مجانی وابسته است. قابل تصور نیز بود که بعد از مدتی شرکتهای سرویس دهنده به جای ارائه تجهیزات مجانی به سایتهای دیگر خود اقدام به راه اندازی سایتهای میزبانی فایل کنند و در واقع رقیب فعالان این بخش شوند.
در این میان گاهی شرایط جالبی نیز ایجاد می شود  بطور مثال افراد فنی و  مدیران وب سایتها میدانند که میتوان صفحات وب سایتها را در هنگام ارسال به کاربر  فشرده (Compress) کرد و با اینکار که بسیار نیز رایج است در پهنای باند مصرفی و سرعت دسترسی کاربر صرفه جویی کرد اما در شرایط فعلی که تجهیزات رایگان بابت پهنای باند مصرفی ارائه می شود زدن تیک فشرده سازی میتواند تجهیزات رایگان دریافتی از شرکت سرویس دهنده  را مثلا به یک سوم تقلیل دهد یا با برداشتن همان تیک میزان تجهیزات دریافتی را چندین برابر کرد! شرایطی که بیشتر به یک کمدی شبیه است. موارد مشابه در مورد کیفیت عکس و بخصوص فیلم نیز هست و  شاید وب سایتها ترجیح دهند تصاویر یا فیلمها را با حجیم ترین حالت ممکن و بدون هیچگونه فشرده سازی و بهینه سازی در صفحات خود درج کنند تا پهنای باند ارسالی آنها بیشتر و تجهیزات و سرورهای بیشتری را دریافت کنند.
همچنین این تجهیزات رایگان و شرایط مناسب شامل وب سایتهای پرترافیک و بزرگ شده و در واقع وب سایتهای بزرگ در برابر رقبای جدید خود به دلیل ندادن هزینه تجهیزات و پهنای باند دست بالا و برنده دارند و عملاً شرایط رقابت عادلانه در بین وب سایتها از بین رفته است.
از طرفی این سرورها و تجهیزات مجانی عملاً بازی را به ضرر کسب و کارهای هاستینگ و میزبانی سایت و اجاره سرورهای اختصاصی و دیتاسنترهای مستقل تغییر داد در حالیکه در هر جای دیگر دنیا وب سایتها (حتی سایتهایی مانند یوتوب)  بابت سرور و پهنای باند مصرفی خود هزینه پرداخت میکنند در ایران این روند معکوس شده و سایتهای بزرگ نه تنها دیگر علاقه ای به هزینه بابت سرور و... ندارند بلکه سرور و تجهیزات رایگان را حق خود نیز میدانند. برخی شرکتهای سرویس دهنده نیز نه با انگیزه ورود به کسب و کار میزبانی و دیتاسنتر که صرفاً به دلیل میزبانی از سرورهای سایتهای پرترافیک و استفاده از پهنای باند تبادل شده وارد این بازار شده اند.
با راه اندازی مرکز تبادل ترافیک اینترنتی( IXP ) میتوان امیدوار بود بخشی از مشکلات رفع شود هرچند این مرکز هنوز جدی گرفته نشده و به جای شکل مرسوم تبادل ترافیک بین دیتاسنترها (ارسال کننده محتوا) و شرکتهای سرویس دهنده (مصرف کننده ترافیک) نوعی دیگر از تبادل ترافیک معرفی شده است و همچنین برخی از بزرگترین شرکتهای سرویس دهنده اینترنت، دیتاسنترها و حتی شرکت زیرساخت (که بخشی از دیتاسنترها مستقیم از این شرکت سرویس میگیرند) در این تبادل ترافیک شرکت نکرده اند.
با نگاهی به مشکل حال سوال پیش می آید که راه حل چیست؟ چگونه میتوان از وب سایتها و ترافیک تولیدی داخل کشور حمایت کرد؟ جواب چه در تئوری و چه در عمل ساده نیست اما میتوان چند راهکار آزموده شده در جهان را امتحان کنیم.
یکی از بزرگترین حمایتها ایجاد قوانین، آیین نامه ها و روندهای اداری و اجرایی ثابت و مشخص است، شرایطی که سال بعد یا با تغییر یک مدیر میانی عوض نشود.  حتی اکنون نیز  برای برخی مدیران دولتی و شرکتهای سرویس دهنده اینترنت با نفوذ مشخص نیست در آینده ساختار و روند تبادل ترافیک در کشور چگونه خواهد بود. ایجاد یک رویه درست، عادلانه و بلند مدت گامی نخست برای حمایت است.
گام بعدی اما میتواند خروج دولت و شرکتهای دولتی از بحث فروش یا دلالی ترافیک داخلی باشد تصور اینکه شرکت دولتی (مانند شرکت زیرساخت) بر خود مفروض میداند که شرکتی سود ده باشد و در عین حال در برخی بخشها انحصار داشته باشد میتواند گاهی نه یک راه حل که خود مشکل باشد.بخشی از کار  میتواند توسط کنسرسیومها یا نهادهای غیرانتفاعی و با مشارکت ذینفعان صورت گیرد. شاید بد نباشد که بدانید که تا چندی پیش برخی از شرکتهای سرویس دهنده بین خود لینک مستقیم زده و ترافیک را تبادل میکردند بدون آنکه  پولی در این میان رد و بدل شود و در واقع کاری مانند مرکز تبادل ترافیک اینترنتی از مدتها قبل توسط شرکتهای خصوصی بدون بوق و کرنا و صرف بودجه دولتی صورت گرفته بود.
حقیقت این است که در بسیاری از کشورهای دنیا ترافیک اینترنتی در اندازه های کلان بر مبنای هزینه زیرساخت محاسبه می شود و در واقع مهم نیست ترافیک از کدام سایت است بلکه شرکتهایی که در زمینه کشیدن کابل و تجهیزات شبکه و ...فعال هستند بر مبنای هزینه های خود و البته بازار رقابت هزینه پهنای باند را مشخص میکنند هزینه ای که در بسیاری از کشورها و برای ترافیک اینترنت حتی از هزینه دریافتی مخابرات بابت انتقال ترافیک اینترانت بین دو نقطه از تهران کمتر است.
مناسب است که همانطور که تقریباً در تمام کشورهای پیشرفته مرسوم است هزینه زیرساختی پهنای باند هم توسط ارسال کننده محتوا و هم توسط گیرنده محتوا تقسیم شود تا هم انگیزه برای تامین کننده برای بهینه سازی محتوا، فشرده سازی و... وجود داشته باشد و هم کاربران نسبت به ترافیک مصرفی خود حساس باشند و البته لازم است که هزینه پهنای باند و ترافیک تبادل شده در کشور یکسان و معقول باشد.

خروجی سایت