زولی کاهان پنج ماه پیش از پایان دبیرستان آن را ترک کرد. نه به خاطر اینکه نمیتوانست آن را به پایان برساند بلکه به این دلیل که نمی خواست. در واقع او هر آنچه از کلاس و مدرسه میخواست آموخته بود و حتی شغل برنامه نویسی خوبی هم به دست آورده بود پس چرا باید وقت خود را در آنجا تلف کند؟ قطعا سانفرانسیسکو بسیار هیجانانگیزتر از کلاس و مدرسه است.
نوجوان اهل آستین در ایالت تگزاس پیش از آن والدین خود را در جریان تصمیمش قرار داده بود.
کاهان میگوید: نرفتن به دانشگاه یک چیز است و تمام نکردن دبیرستان چیز دیگر. با این حال والدینش از تصمیم او حمایت کردند.
در واقع تصمیم زولی کاهان غیر قابل پیشبینی نبود. او علاقه خود را به دنیای کامپیوتر از ۱۰ سالگی نشان داده بود زمانی که با پدرش روی یک کامپیوتر شاتل کار میکرد. چند سال بعد او به کد نویسی چنان مسلط بود که به یک هکر کلاه خاکستری تبدیل شده بود. او حتی ابزار مختص به خودش را ساخت.
او جست وجو برای پیدا کردن شغل را خیلی زود شروع کرد و یک روز زودتر از زمان موعود به آن رسید. یک روز قبل از تولد ۱۸ سالگیاش یک کارشناس استخدام گوگل با وی تماس گرفت.
کاهان اما پیش از آن در زمینه شغلیابی فعالیتهای زیادی انجام داده بود از جمله در سایت Hired.com ثبت نام کرده بود. جایی که کافرمایان با یکدیگر برای به دست آوردن افراد با استعداد در زمینههایی چون طراحی رابط کاربری یا مهدسان کامپیوتر با یکدیگر به رقابت برمیخیزند.
در طی دو ماه و نیم کاهان زمان قابل توجهی را برای یافتن شغل مورد نظرش صرف کرد. از مصاحبههای تلفنی گرفته تا جلسات تکنیکال برای استخدام همه و همه بخشی از تلاش روزمره او بود.
برخی شرکتها مانند یاهو ، Klout و یا Optimizely در ابتدا به او علاقه نشان دادند اما زمانی که میفهمیدند او هیچ مدرک درسی ندارد ماجرا نیمه تمام میماند. مثلا در هنگام تماس کارشناس استخدام یاهو با او وقتی فهمید کاهان هیچ مدرکی ندارد با گفتن اینکه ما“ افراد بدون مدرک را استخدام نمیکنیم“ گوشی را بلافاصله قطع کرد. مکالمه کاهان با این فرد از یاهو تنها ۴ دقیقه طول کشیده بود. با این حال فرصتهای بهتری در انتظار کاهان بود.
گوگل هیچ مشکلی با نداشتن مدرک او نداشت. این نوجوان در وبلاگش شرح کاملی درباره استخدامش در گوگل نوشته و گفت که گوگلی ها از وی خواستهاند که به دفتر مرکزی این شرکت در Mountain View مسافرت کند.
در همان زمان Nomic یک اپلیکیشن دایرکتوری لاسوگاس هم او را با سمت مهندسی استخدام کرد. او ابتدا به لاسوگاس رفت و با بنیانگذار این اپلکیشین دیداری داشت و سپس به سانفرانسیسکو رفت جایی که سایر مصاحبههای تکنیکال انتظارش را میکشید.
او در وبلاگش در این باره نوشت: همه اینها ( افراد شرکت) بسیار باهوشند و من بسیار حس خوبی دارم که میتوانم با این گروه کار کنم و تجربیات خوبی به دست بیاورم.
اما در ۱۳ دسامبر Nomic به او پیشنهاد رسمی کار را ارایه داد و در همان زمان گوگل هم از او برای یک مصاحبه استخدامی دعوت کرد. او پذیرفت.
اما ... گوگل.
کار کردن در گوگل یک رویا برای هر کسی در صنعت تکنولوژی است اما برای کاهان لزوما بهترین مسیر چیزی نبود که او میخواست.
در جریان پروسه یافتن کار او مسیر خود را به گونهای تعیین کرد که بتواند در شرکتی کوچک کار کند که تنها در آن یک برنامهنویس نباشد.
در واقع هدف او به راهانداختن کسب و کار خودش است. چیزی که آرزوی بسیاری از برنامهنویسان هم هست.
کاهان میگوید در این زمینه پدرش بسیار الهام بخش او بوده است. خود او دو شرکت راهاندازی کرده است و کاهان را هم تشویق کرده که ” کشتی خودش را براند“ .
در حالی که کار کردن در گوگل میتوانست صرفا روی برنامهنویسی و حل مشکلات محدود شود کار کردن در Nomic میتواند او را به بخش بزرگتری از تصمیمگیری در این شرکت و حتی تعیین مسیر آینده آن نزدیک کند.
کاهان حالا در سانفرانسیسکو است. جایی که وقت او بیش از بازی کامپیوتری ( کاری که در آستین انجام میٔاد) صرف ملاقاتهای مختلف با افراد مختلف و متخصص میشود. هر چند او در آستین هم سعی داشت که ارتباطات خود را در صنعت تکنولوژی قوی کند اما تفاوت شنیدن تجربیات افراد ومهندسان تکنولوژی کجا و فروبردن سر در دریایی از تکنولوژی و افراد نخبه (در سانفرانسیسکو ) کجا.
او در این زمان اپلیکیشن Zethos را هم نوشته و یکسری فعالیت دیگر هم انجام داده که او را از دنیای کدنویسی صرف هم وراتر برده است.
کاهان میگوید: اگر کاری که مورد علاقه شماست انجام نمیدهید، دارید اشتباه میکنید.