هر روز خبرهای زیادی در مورد مضرات اینترنت منتشر می شود.اما هیچ کدام از این ها دلیل نمی شود که کامپیوتر های خود را خاموش کنیم. دنیای آنلاین هم جزو زندگی واقعی ماست.
خبرهای زیادی روزانه به گوشمان می رسد که تکنولوژی چگونه زندگی ما را دستخوش تغییرکرده است. چگونه تحرک مان را محدود، دوستی هایمان را کم رنگ و زندگی ناشویی مان را نابود کرده است. تعداد این خبرها آنقدرزیاد است که گاهی خسته مان می کند. هرروز تیتر خبرهایی را می بینیم که در مورد مضرات شبکه های اجتماعی و نابودی حریم شخصی افراد هشدار می دهند و این سایت ها را دلیل دوری و فاصله انسان ها از یکدیگر می دانند.
این خبر ها الزاما دروغ نیستند اما بسیاری از آنها خبر از وقوع حادثه ای را می دهند که شاید در زندگی بسیاری افراد هنوز رخ نداده باشد. این گونه خبرها انسان ها را از چیزی می ترسانند که فقط یک احتمال است و تنها پیشنهادی که این گونه مقالات ارائه می دهند پاک کردن صورت مسئله است یعنی خاموش کردن کامپیوتر! خاموش کردن اتصال به دنیا. مشکل دقیقا همینجا به وجود می آید، سر همین مسئله خاموش یا روشن بودن دستگاه . این مرز بندی بین دنیای مجازی و حقیقی است که دلیل به وجود آمدن این چنین مشکلات است. هرچه بیشتر سعی کنیم این دو دنیا را از یکدیگر تفکیک کنیم مشکل پیچیده تر می شود.
مستندReal Life به کارگردانی Beeban Kidron به تاثیرات اینترنت به روی دنیای نوجوانان پرداخته است.سوال اصلی مطرح شده در این فیلم این است که اینترنت دقیقا چیست و با زندگی بچه های ما چه می کند.این مستند با بررسی چند داستان اینترنتی در مورد معضلات اینترنتی و یک تنیجه گیری سطحی نه تنها به سوال ابتدایی جواب نمی دهد بلکه سوالات بیشتری هم در ذهن انسان به وجود می آورد. ما واقعا بهتر نیست به جای اینکه صفحه مانیتور را برگردانیم به گزینه های حل مسئله بیشتر دقت کنیم؟
دنیای واقعی دیگر فقط ارتباط فیزیکی با انسان ها نیست. باز کردن یک صفحه وکلیک کردن هم جزئی از همین زندگی است. زمانی که ما نصف دنیای خودمان را با برچسب "غیر واقعی" انکار می کنیم، باعث می شود که اعمال و رفتارهایمان هم در دنیای مجازی غیر واقعی شود و پشت یک آواتار کارتونی قایم شویم. با خودمان فکر می کنیم که در دنیای مجازی آزادی کامل وجود دارد و هیچ چیز واقعا مهم نیست. اینجا نقطه شروع مشکل است.
آرام آرام متوجه می شویم که سایت ها حکم در و دیوار اینترنت را دارند و به تمام اطلاعات ما نیز دسترسی دارند. اما نکته اصلی همین جاست. این اینترنت نیست که پنهانی به اطلاعات ما دسترسی پیدا کرده، بلکه ما هستیم که رازهایمان را ناآگاهانه در اختیارش قرار دادیم.
پس به جای خاموش کردن کامپیوتر، سوال اساسی باید حول موضوع آگاه سازی مطرح شود. نوجوانان نباید به دلیل وارد شدن به دنیای اینترنت سرزنش شوند بلکه شرکت های سودجویی که با هزار دوز وکلک و ترفند از کاربران سو استفاده می کنند باید مواخذ شوند. درست مانند بسته های سیگار( و عکس ریه های از بین رفته روی آنها) که نتیجه انتخاب خودمان را به ما نشان می دهد، در مورد اینترنت هم باید آگاه سازی صورت بگیرد.ریسک های دنیای مجازی باید معرفی شوند و به کاربران هشدار داده شود زیرا اینترنت زمین بازی نیست بلکه جایی ای است که درآن زندگی می کنیم. هرچقدر هم که اینترنت دنیای کثیفی باشد، قسمتی که که ما در آن زندگی میکنیم قابل حفاظت است. این دنیا اصلا ترسناک غیرقابل کنترل نیست فقط دنیای واقعیست.