آيا ERP در حال تغيير است؟ آيا ERP در سال 2013 با ERP در سال 2000 تفاوتي دارد؟ آيا ERP شكست خورده است؟!
واقعيت اين است كه بر خلاف تصور عمومي، ERP نهتنها شكست نخورده است، بلكه يك تكنولوژي بالغ است كه بسياري از شركتهاي متوسط و بزرگ جهان بدون آن نميتوانند به فعاليتهاي خود ادامه دهند. اگرچه هسته اصلي تشكيلدهنده ERP پس از 25 سال، تغيير جدي نكرده است اما نگرش، انتظارات و نوع استفاده از آن تغييرات زيادي داشته است و به جرات ميتوان گفت كه از سال 2011 به بعد تحول جديدي را تجربه ميكند كه آثار آن را به خوبي در سال 2013 ميتوان يافت. در كشور ما هنوز تفاسير و برداشتهايي از ERP وجود دارد و بعضا حتي در محافل علمي و صنعتي مطرح ميشود كه عملا ديگر موضوعيت ندارند. اگرچه در جهان به نامي كه براي ERP انتخاب شده ايرادهاي جدي وارد ميشود و اگرچه 10 سال قبل تعاريف متفاوتي از ERP مطرح بوده است، اما اكنون تعريف ERP در جهان شفاف شده و نام آن نيز صرفا بهعنوان يك تفاهم، پذيرفته شده است.
ERP يك سيستم به هم پيوسته است كه دپارتمانهاي مختلف يك سازمان را به يكديگر متصل كرده و به كاركنان آن يك نگاه جامع از تمام اطلاعاتي كه اثر مالي روي كسبوكار دارند، ميدهد. برخلاف تاريخچه ERP كه از نرمافزارهاي انبار و سپس كارخانهاي شكل گرفت، هسته اصلي ERP ماژول مالي و خصوصا حسابداري آن است و تمام اجزاي آن حول اين محور حركت ميكنند. اما اين برداشت هنوز در كشور وجود دارد و تبليغ ميشود كه هسته اصلي، سيستمهاي مديريت توليد است. اكنون سازمانها پذيرفتهاند كه به ERP نياز دارند، اما انتظار دارند كه ساده تر پيادهسازي شده و سادهتر قابل استفاده باشد. سادگي كليد تحولي است كه در زمينه ERP در حال وقوع است و فروشندگان ERP، حداقل آنهايي كه هوشمند هستند، تمام توجه خود را معطوف اين موضوع كردهاند.
امروز ديگر پروژههاي چند ساله ERP، با پيچيدگيهاي زياد و نياز به كلي متخصص و منابع و هزينههاي هنگفت در جهان مطرح نيست، بلكه اجراي مرحلهاي، گام به گام، كم هزينه و كوتاهمدت ERP است كه انتظار مشتريان و قصد فروشندگان است. ديگر اصراري بر راهاندازي تمام ماژولها و تغيير يكباره تمام فرآيندها در يك پروژه وجود ندارد، بلكه پذيرفته شده است كه استقرار ERP در سازمان يك فرآيند افزايشي و مرحلهاي است كه در كنار يك مديريت تغيير منسجم موفق خواهد شد.
استفاده روزافزون از تلفنهاي هوشمند و تبلتها و همراه بودن آنها نيز موجب شده است كه مشتريان علاقه مند به دسترسي به بخشي از اطلاعات و عمليات خود از طريق اينترنت و روي اين تجهيزات باشند، براي كاربران مهم است كه هنگامي كه در منزل هستند يا دور از محل كار خود، به سادگي و بدون نياز به كامپيوتر، به اطلاعات كاري خود دسترسي داشته يا بتوانند از برخي رويدادها مطلع شوند. اما مشتريان به دنبال حصول چه منفعتي از ERP هستند؟
افزايش بهرهوري عمليات، سهولت انجام كارها، بهينه كردن انبارش كالاها، يا كاهش هزينههاي توليد؟ واقعيت اين است كه همه اين موارد از منافع كليدي ERPها هستند، اما منفعتي كه عموم مشتريان امروزه به دنبال آن هستند، «بهبود تصميمگيري» است. مشتريان به دنبال آن هستند كه در زمان مناسب و سريعتر، تصميم دقيق تري بگيرند و اين ميسر نميشود مگر آنكه داده و اطلاعات كافي، به روز و در لحظه وجود داشته باشد و در شكلي پيشرفتهتر تحليلهاي كافي و پيش بين (Predictive Analytics) نيز به تصميمگيران ارائه شود.
بهطور خلاصه ميتوان گفت كه ERPها بايد به سمت سهولت كاربري و سهولت پيادهسازي، در دسترس بودن روي انواع تجهيزات و تحليلي شدن پيش بروند. خوشبختانه در ايران طي يكي دو دهه گذشته استفاده از سيستمهاي يكپارچه اطلاعاتي، كه بخش زيادي از نيازهاي اطلاعاتي سازمانها را مرتفع ميكنند، جا افتاده است، اما به دليل برخوردهاي سليقهاي و نامناسب با ERP، اين تكنولوژي فراگير نشده و تصورات نادرست و قديمي زيادي در مورد آن وجود دارد. يقينا ما نبايد مسيري را كه جهان در توسعه ERP تا كنون پيموده است، يكبار ديگر تكرار كنيم و لازم است كه از هماكنون با مفاهيم جديد اين تكنولوژي را بهكار ببنديم، اما نبايد فراموش كنيم كه اين مسير در مدتي طولاني در جهان شكل گرفته است و ارتقا از سيستمهاي يكپارچه اطلاعاتي به ERPها براي سازمان، مهاجرتي است كه بايد متناسب با شرايط و نيازهاي خودمان آن را برنامهريزي و اجرا كنيم. صرف نصب يك نرمافزار ERP، حتي اگر معروفترين آن هم باشد، موفقيت در پيادهسازي و نهايتا حصول ارزشآفريني مورد انتظار تامين نخواهد شد.